جدول جو
جدول جو

معنی جر بیموئن - جستجوی لغت در جدول جو

جر بیموئن
پایین آمدن، فرود آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

فریاد زدن، فریاد زدن از روی درد
فرهنگ گویش مازندرانی
آمدن از آن سوی رودخانه یا هر محل سخت گذر، انجام کاری دشوار
فرهنگ گویش مازندرانی
غرش کردن جانور، غریدن، باد کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
گرفتار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تاختن، هجوم آوردن، تجاوز کردن، متوجه شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
درآمدن، سر از خاک بیرون زدن، به پشتیبانی از کسی برخاستن
فرهنگ گویش مازندرانی
خارج شدن، سر از خاک بیرون زدن جوانه ی گیاه، درآمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
توانایی داشتن، از پس کاری برآمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بالا آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
جوانه زدن دانه های غلات
فرهنگ گویش مازندرانی
خوش آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
روی دادن، رخ دادن، قاطی کردن، دیوانه شدن، جلو افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی
از ریشه کنده شدن، کنده شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پایین آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
آماده شدن، سرحال شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
در بیموئن
فرهنگ گویش مازندرانی
پی در پی دچار بدشانی شدن
فرهنگ گویش مازندرانی